سری با سودای سربند...

شاید صید صیادشدن آخردنیاباشد...من چه دلبند همان دانه ی در دام شدم...

سری با سودای سربند...

شاید صید صیادشدن آخردنیاباشد...من چه دلبند همان دانه ی در دام شدم...

سری با سودای سربند...

شرح فراقت با که بگویم که دلم سوخته...
درعجبم عشق، چنین آتشی افروخته...
سوزدلم... یک شب از ایام به این کلبه آی...
صاحب ویرانه ی دل ، چشم به در دوخته...
---t.sh---
تنوع مطالب وبلاگ بالاست...
موضوعات مختلف به دنبال هم بیان شدن...
درست همانطور که ذهن شما در انِ واحد درگیر موضوعاتِ متناقضی است.

آخرین مطالب

پربیننده ترین مطالب

مردی که رفت... بغضی که ماند...

يكشنبه, ۱۲ بهمن ۱۳۹۳، ۰۷:۳۸ ب.ظ

جهادمغنیه اندوهم فزون است    توهم بااسمان نیرنگ کردی

همانندهمه مردان تاریخ    پریدی قلب من دلتنگ کردی

تورادرعکس هایت دیده بودم    توهمرنگ زمینی هانبودی

نمی دانم چگونه دل بریدی    نمی دانم چگونه پرگشودی

توای مردشرافت ای برادر    تواقازاده ی تاریخ ماندی

وتامرگم تورادریاددارم    توباخونت سرودعشق خواندی

۹۳/۱۱/۱۲ موافقین ۱ مخالفین ۰
وجیهه ناظمی نژاد

نظرات  (۲)

جدا شکه شدم
واقعا تاسف باره.شهادتش مبارکش..
ب احترامش صلوات
سلام.
خوش به حالش.
شعر هم زیبا بود.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">