سری با سودای سربند...

شاید صید صیادشدن آخردنیاباشد...من چه دلبند همان دانه ی در دام شدم...

سری با سودای سربند...

شاید صید صیادشدن آخردنیاباشد...من چه دلبند همان دانه ی در دام شدم...

سری با سودای سربند...

شرح فراقت با که بگویم که دلم سوخته...
درعجبم عشق، چنین آتشی افروخته...
سوزدلم... یک شب از ایام به این کلبه آی...
صاحب ویرانه ی دل ، چشم به در دوخته...
---t.sh---
تنوع مطالب وبلاگ بالاست...
موضوعات مختلف به دنبال هم بیان شدن...
درست همانطور که ذهن شما در انِ واحد درگیر موضوعاتِ متناقضی است.

آخرین مطالب

پربیننده ترین مطالب

برادری... فقط به شرطِ شیرِ مادری...

پنجشنبه, ۱۶ بهمن ۱۳۹۳، ۰۱:۱۳ ب.ظ

گفتند نگاهمان خواهرو برادری است...

به بهانه ی نگاه خواهرانه مرزها را شکستند...

صمیمی تر شدند...

شاید چیزی در سینه هایشان نبود ...

قلب هایشان خالی بود از سیاهیِ هوس...

اما چشم هایی که انها را تعقیب می کرد

هرگز این پاکی را باور نکرد...

من هم بودم باورم نمی شد...

خواهرانه وبرادرانه نزدیک تر ونزدیک تر شدند...

تا اینکه پایشان لغزید...

دیگر احساسشان شبیه خواهر، برادری نبود...

دلتنگ تر از یک برادر ودلبرانه تر از یک خواهر شدند...

چشم های تعقیب کننده ، دهان هایشان را گشودند...

وبی مهابا افترا بستند... تهمت کردند... دست بردند به ابرو...

از ترس نگاه ها و زبان های آتشین...

دیگر حتی به هم نگاه هم نمی کردند...

همه چیز به پایان رسیده بود... حتی خواهر، برادری...

وسهمشان از این بازی تقدیر فقط دلتنگی شد...

آن روز بود که باخودم گفتم : برادری... فقط به شرطِ شیرِمادری...

۹۳/۱۱/۱۶ موافقین ۱ مخالفین ۰
وجیهه ناظمی نژاد

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">