سری با سودای سربند...

شاید صید صیادشدن آخردنیاباشد...من چه دلبند همان دانه ی در دام شدم...

سری با سودای سربند...

شاید صید صیادشدن آخردنیاباشد...من چه دلبند همان دانه ی در دام شدم...

سری با سودای سربند...

شرح فراقت با که بگویم که دلم سوخته...
درعجبم عشق، چنین آتشی افروخته...
سوزدلم... یک شب از ایام به این کلبه آی...
صاحب ویرانه ی دل ، چشم به در دوخته...
---t.sh---
تنوع مطالب وبلاگ بالاست...
موضوعات مختلف به دنبال هم بیان شدن...
درست همانطور که ذهن شما در انِ واحد درگیر موضوعاتِ متناقضی است.

آخرین مطالب

پربیننده ترین مطالب

 

صد خصلت از پیامبر عزیزمان : 

روزی یک صفتش راهم تمرین کنی پایان صدروز ، فارغ التحصیل شده ای...

صدروز به عشق پیامبر.... بسم الله....

۱ - ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺭﺍﻩ ﺭﻓﺘﻦ ﺑﺎ ﺁﺭﺍﻣﻲ ﻭ ﻭﻗﺎﺭ ﺭﺍﻩ ﻣﻲ ﺭﻓﺖ .

۲ -  ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺭﻓﺘﻦ ﻗﺪﻡ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺯﻣﻴﻦ ﻧﻤﻲ ﮐﺸﻴﺪ .

۳ - ﻧﮕﺎﻫﺶ ﭘﻴﻮﺳﺘﻪ ﺑﻪ ﺯﻳﺮ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﻭﺑﺮ ﺯﻣﻴﻦ ﺩﻭﺧﺘﻪ ﺑﻮﺩ .

۴ -  ﻫﺮﮐﻪ ﺭﺍ ﻣﻲ ﺩﻳﺪ، ﻣﺒﺎﺩﺭﺕ ﺑﻪ ﺳﻼﻡ ﻣﻲ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮐﺴﻲ ﺩﺭ ﺳﻼﻡ ﺑﺮ اﻭ ﺳﺒﻘﺖ ﻧﮕﺮﻓﺖ .

۵ - ﻭﻗﺘﻲ ﺑﺎ ﮐﺴﻲ ﺩﺳﺖ ﻣﻲ ﺩﺍﺩ، ﺩﺳﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺯﻭﺩﺗﺮ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺍﻭ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﻧﻤﻲ ﮐﺸﻴﺪ .

وجیهه ناظمی نژاد
۱۷ بهمن ۹۳ ، ۰۰:۰۲ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱ نظر

اگه دروغ بگی دیگه خدادوست نداره...

دروغ گو میره جهنم...

می دونی این کارت چه قد گناه داره؟؟

دیگه چه دروغایی گفتیم به بچه هامون؟؟؟؟؟؟

اومدیم خدارو تو ذهناشون نقاشی کنیم اما چی ساختیم؟؟؟

یه خدایی که تاوقتی خوب باشی دوست داره...

خدایی که منتظره اشتباه کنی مجازاتت کنه...

خدایی که خیلی هارو میبره جهنم...

عجب خدایی ساختیم!!!

بچه هامون بت پرست می شدن بهتر بود...

وجیهه ناظمی نژاد
۱۶ بهمن ۹۳ ، ۱۴:۲۱ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱ نظر

 

درباد رها گشته

با رود به من برگشت...

وجیهه ناظمی نژاد
۱۶ بهمن ۹۳ ، ۱۳:۴۹ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر