سری با سودای سربند...

شاید صید صیادشدن آخردنیاباشد...من چه دلبند همان دانه ی در دام شدم...

سری با سودای سربند...

شاید صید صیادشدن آخردنیاباشد...من چه دلبند همان دانه ی در دام شدم...

سری با سودای سربند...

شرح فراقت با که بگویم که دلم سوخته...
درعجبم عشق، چنین آتشی افروخته...
سوزدلم... یک شب از ایام به این کلبه آی...
صاحب ویرانه ی دل ، چشم به در دوخته...
---t.sh---
تنوع مطالب وبلاگ بالاست...
موضوعات مختلف به دنبال هم بیان شدن...
درست همانطور که ذهن شما در انِ واحد درگیر موضوعاتِ متناقضی است.

آخرین مطالب

پربیننده ترین مطالب

وجیهه ناظمی نژاد
۰۶ فروردين ۹۴ ، ۲۲:۴۴ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

یک زمستان سرد رو پشت سر گذاشتیم...

رسیدن روزهای بهاری رو به همه تون تبریک می گم.

خداوندا امسال رو سالی باعزت وسربلندی برای یکایکمون قراربده

و بهار امسال رو به ظهور حضرت ولی عصر(عج) مذین نما ...

آمین

وجیهه ناظمی نژاد
۰۶ فروردين ۹۴ ، ۲۲:۳۷ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

درکنار رودخونه ای درخت سیبی بود...

سیبای زردو سبز وسرخ روشاخه هاش می چرخیدن...

سیبایی که از زمانشون می گذشت میوفتادن زمین... پای درخت...

بچه های آبادی هرروز زیر این درخت باهم بازی می کردن...

همه دنبال سیبای شفاف رو شاخه ها بودن وتعداد کمی هم از تنبلی به همون سیبای پای درخت قناعت می کردن...

پسربچه ای بود که هرروز پای درخت می نشست و به بلندترین شاخه ی درخت چشم می دوخت...

وجیهه ناظمی نژاد
۲۴ اسفند ۹۳ ، ۲۲:۲۲ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر