سری با سودای سربند...

شاید صید صیادشدن آخردنیاباشد...من چه دلبند همان دانه ی در دام شدم...

سری با سودای سربند...

شاید صید صیادشدن آخردنیاباشد...من چه دلبند همان دانه ی در دام شدم...

سری با سودای سربند...

شرح فراقت با که بگویم که دلم سوخته...
درعجبم عشق، چنین آتشی افروخته...
سوزدلم... یک شب از ایام به این کلبه آی...
صاحب ویرانه ی دل ، چشم به در دوخته...
---t.sh---
تنوع مطالب وبلاگ بالاست...
موضوعات مختلف به دنبال هم بیان شدن...
درست همانطور که ذهن شما در انِ واحد درگیر موضوعاتِ متناقضی است.

آخرین مطالب

پربیننده ترین مطالب

 

استعفا می دهم ...

بی آنکه تصفیه حسابی درکار باشد...

ومیروم هرچند... 

کمی دلگرمی از شهر طلب دارم...

------------------

میدونم وقتی که رفتم...

دلم برای شوق کارهای گروهیمون تنگ میشه...

دلم برای سنگ ریزه های راه تنگ می شه...

دلم برای شب بیداری هامون... عصبانی شدنامون... بریدنامون....

دلم برای گروه خوبمون تنگ میشه... 

برای فکرای بزرگمون ودستای کوچیکمون...

کاش قبل رفتن ، قد یه خداحافظی از تک تکتون فرصت داشتم...

همه می گن این عادت بد منه.... یکهو می رم.... وقتی هیچکی انتظارشو نداره...

وجیهه ناظمی نژاد
۰۱ بهمن ۹۳ ، ۱۶:۲۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲ نظر

 

الان از سر آخرین امتحانم اومدم...

لعنتی ... با تمام تلخی هاش... حالا که تموم شده یه احساس بدی دارم...

...

می روم بی انکه خاطری در این شهر ، آشفته ز من باشد...

می روم بی آنکه کمی دلتنگی ، سهم این شهر کنم...

وجیهه ناظمی نژاد
۰۱ بهمن ۹۳ ، ۱۵:۵۸ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

 سخته...

این روزها پیدا کردن دانشجویی که نه تقلب بگیره نه تقلب برسونه سخته...

این روزها پیدا کردن استادی که اگه قراره نمره ای بده به همه برابر ببخشه سخته...

این روزها پیدا کردن عدالت خیلی سخته....

ارزش ها تغییر کردن... ولی اونهایی که از انسانیت چیزی براشون باقی مونده خوب می دونن:

شرافت در نمره ی 20 نیست....در 5 بدون تقلبه...بدون پارتی... 

خدا رو شکر که بند پ ما هنوز پروردگارمونه.......

وجیهه ناظمی نژاد
۳۰ دی ۹۳ ، ۱۱:۴۳ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر