سری با سودای سربند...

شاید صید صیادشدن آخردنیاباشد...من چه دلبند همان دانه ی در دام شدم...

سری با سودای سربند...

شاید صید صیادشدن آخردنیاباشد...من چه دلبند همان دانه ی در دام شدم...

سری با سودای سربند...

شرح فراقت با که بگویم که دلم سوخته...
درعجبم عشق، چنین آتشی افروخته...
سوزدلم... یک شب از ایام به این کلبه آی...
صاحب ویرانه ی دل ، چشم به در دوخته...
---t.sh---
تنوع مطالب وبلاگ بالاست...
موضوعات مختلف به دنبال هم بیان شدن...
درست همانطور که ذهن شما در انِ واحد درگیر موضوعاتِ متناقضی است.

آخرین مطالب

پربیننده ترین مطالب

۳۴ مطلب در بهمن ۱۳۹۳ ثبت شده است

اگه دروغ بگی دیگه خدادوست نداره...

دروغ گو میره جهنم...

می دونی این کارت چه قد گناه داره؟؟

دیگه چه دروغایی گفتیم به بچه هامون؟؟؟؟؟؟

اومدیم خدارو تو ذهناشون نقاشی کنیم اما چی ساختیم؟؟؟

یه خدایی که تاوقتی خوب باشی دوست داره...

خدایی که منتظره اشتباه کنی مجازاتت کنه...

خدایی که خیلی هارو میبره جهنم...

عجب خدایی ساختیم!!!

بچه هامون بت پرست می شدن بهتر بود...

وجیهه ناظمی نژاد
۱۶ بهمن ۹۳ ، ۱۴:۲۱ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱ نظر

 

درباد رها گشته

با رود به من برگشت...

وجیهه ناظمی نژاد
۱۶ بهمن ۹۳ ، ۱۳:۴۹ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

گفتند نگاهمان خواهرو برادری است...

به بهانه ی نگاه خواهرانه مرزها را شکستند...

صمیمی تر شدند...

شاید چیزی در سینه هایشان نبود ...

قلب هایشان خالی بود از سیاهیِ هوس...

اما چشم هایی که انها را تعقیب می کرد

هرگز این پاکی را باور نکرد...

من هم بودم باورم نمی شد...

خواهرانه وبرادرانه نزدیک تر ونزدیک تر شدند...

وجیهه ناظمی نژاد
۱۶ بهمن ۹۳ ، ۱۳:۱۳ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر