سری با سودای سربند...

شاید صید صیادشدن آخردنیاباشد...من چه دلبند همان دانه ی در دام شدم...

سری با سودای سربند...

شاید صید صیادشدن آخردنیاباشد...من چه دلبند همان دانه ی در دام شدم...

سری با سودای سربند...

شرح فراقت با که بگویم که دلم سوخته...
درعجبم عشق، چنین آتشی افروخته...
سوزدلم... یک شب از ایام به این کلبه آی...
صاحب ویرانه ی دل ، چشم به در دوخته...
---t.sh---
تنوع مطالب وبلاگ بالاست...
موضوعات مختلف به دنبال هم بیان شدن...
درست همانطور که ذهن شما در انِ واحد درگیر موضوعاتِ متناقضی است.

آخرین مطالب

پربیننده ترین مطالب

۳۴ مطلب در بهمن ۱۳۹۳ ثبت شده است

چه احساس لطیفیه وقتی با نشاط میای ترم جدیدو شروع کنی بعد می بینی از همون هفته اول برات کاراموزی گذاشتن...

می ری ببینی تا کی ادامه داره متوجه می شی تا خروس خون امتحانای پایان ترم اینجا مهمونی...

اخه یعنی این عدالته؟؟؟

اصن خدارو خوش میاد؟؟    

چرا هیچکی پاسخگو نیست؟؟؟

حداقل بزارین ترم اخری بایه خاطره خوب از پیشتون برم......

من نمییییییییییی خواااااااااااااااااام...... چرا هیچکی گوش نمی کنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟ 

هوووومممم..... گمون نکنم دیگه حتی فرصت کنم شعر بگم.....

وجیهه ناظمی نژاد
۱۳ بهمن ۹۳ ، ۲۰:۳۶ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

به احترام بغض من دوثانیه سکوت کن...

بغضی که از ترس اندوه تو عمریست در این دل مانده...

به احترام رنج هایی که بردم ونگفتمت سکوت کن...

رنج هایی که از ترس تشویش تو عمریست مراسوزانده...

سکوت کن بگذار درسیاهی چشمان تو ارام بگیرم...

وجیهه ناظمی نژاد
۱۳ بهمن ۹۳ ، ۰۵:۳۸ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱ نظر

به بایگانی قلبم که می روم هنوز... پرونده ی احساس من به تو باز مانده است...

سالهاست رفته ای و رفتنت ولی.....دربغض حنجره چون رازمانده است...

بعد از تو حلقه به دستم....باورم نشد...

این مرثیه هنوز در اغاز مانده است...

با خاطرات تو عمریست راه می روم...

از تو برای روح من اواز مانده است...

لبخند تو هنوز روبه روی چشم من است...

گویی زمن به تو یک راه ... باز مانده است...

این فصل اخر است و بهارش وصال ما

دنیا ندیده لیلی ومجنون مثال ما........

 

وجیهه ناظمی نژاد
۱۳ بهمن ۹۳ ، ۰۵:۱۵ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱ نظر