سری با سودای سربند...

شاید صید صیادشدن آخردنیاباشد...من چه دلبند همان دانه ی در دام شدم...

سری با سودای سربند...

شاید صید صیادشدن آخردنیاباشد...من چه دلبند همان دانه ی در دام شدم...

سری با سودای سربند...

شرح فراقت با که بگویم که دلم سوخته...
درعجبم عشق، چنین آتشی افروخته...
سوزدلم... یک شب از ایام به این کلبه آی...
صاحب ویرانه ی دل ، چشم به در دوخته...
---t.sh---
تنوع مطالب وبلاگ بالاست...
موضوعات مختلف به دنبال هم بیان شدن...
درست همانطور که ذهن شما در انِ واحد درگیر موضوعاتِ متناقضی است.

آخرین مطالب

پربیننده ترین مطالب

۳۴ مطلب در بهمن ۱۳۹۳ ثبت شده است

شکوه اساطیردوران کجاست؟؟

وقاری که روزی از ان تو بود

شکستندو بردند و دیگر نماند

سرودی که روی زبان تو بود

عجب رزم خصمانه ای باتوکرد

جهانی که محتاج نور تو بود

چه مکری که از ان مغرب نمود

مسیری که راه عبور توبود

وجیهه ناظمی نژاد
۱۳ بهمن ۹۳ ، ۰۴:۴۸ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳ نظر

لبخند می زنم...

من به بازی سرنوشت لبخند می زنم...

وقتی سدی هست...

درست وقتی راه دشوار است...

آنجا که باید ترسید... لبخند می زنم...

وجیهه ناظمی نژاد
۱۳ بهمن ۹۳ ، ۰۲:۳۹ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱ نظر

جهادمغنیه اندوهم فزون است    توهم بااسمان نیرنگ کردی

همانندهمه مردان تاریخ    پریدی قلب من دلتنگ کردی

تورادرعکس هایت دیده بودم    توهمرنگ زمینی هانبودی

نمی دانم چگونه دل بریدی    نمی دانم چگونه پرگشودی

توای مردشرافت ای برادر    تواقازاده ی تاریخ ماندی

وتامرگم تورادریاددارم    توباخونت سرودعشق خواندی

وجیهه ناظمی نژاد
۱۲ بهمن ۹۳ ، ۱۹:۳۸ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲ نظر