سری با سودای سربند...

شاید صید صیادشدن آخردنیاباشد...من چه دلبند همان دانه ی در دام شدم...

سری با سودای سربند...

شاید صید صیادشدن آخردنیاباشد...من چه دلبند همان دانه ی در دام شدم...

سری با سودای سربند...

شرح فراقت با که بگویم که دلم سوخته...
درعجبم عشق، چنین آتشی افروخته...
سوزدلم... یک شب از ایام به این کلبه آی...
صاحب ویرانه ی دل ، چشم به در دوخته...
---t.sh---
تنوع مطالب وبلاگ بالاست...
موضوعات مختلف به دنبال هم بیان شدن...
درست همانطور که ذهن شما در انِ واحد درگیر موضوعاتِ متناقضی است.

آخرین مطالب

پربیننده ترین مطالب

 

چشمانم را می بندم...

به روی آتشی که خانه را گرفته است...

به روی خاطرات سوخته ام...

به روی تو...

تکیه می زنم دوباره به دست سرنوشت...

سرم را می گذارم روی شانه ی خدا...

وگوش می سپارم به صدای شکستن استخوان های رویایم...

وقتی زیر پای سم تقدیر خرد می شود...

دوباره می افتم روی همین تخت...

وجیهه ناظمی نژاد
۲۳ اسفند ۹۳ ، ۲۱:۴۲ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱ نظر

اینقده خسته ام که حد نداره...

ساعت دو صبحه...

همه خوابن... بلاخره طراحی بنر رو تموم کردم... 

شانس که نداریم نمی دونم تو کدوم قسمت کار یک هوقلموم میره رو تصویر وبخشی از اونوپاک می کنه...

مجبور شدم دوباره کلی ترمیم کنمش...

فردا یعنی همین امروز بدون شک به خاطر سستی در مطالعه درس مواخذه می شم... خب حق داره استادم... منم حق دارم ...اصلا اینجا حق با همه است... روحانی مچکریم......

تعجب نکنید اینا از اثار خستگیه...

وجیهه ناظمی نژاد
۲۶ بهمن ۹۳ ، ۰۱:۵۹ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۳ نظر

یکم دیره ولی خواستم بدونید 22 بهمن فراموشمون نشد... اصلا مگه میشه فراموشمون بشه...

 

وجیهه ناظمی نژاد
۲۴ بهمن ۹۳ ، ۱۸:۳۱ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱ نظر