سری با سودای سربند...

شاید صید صیادشدن آخردنیاباشد...من چه دلبند همان دانه ی در دام شدم...

سری با سودای سربند...

شاید صید صیادشدن آخردنیاباشد...من چه دلبند همان دانه ی در دام شدم...

سری با سودای سربند...

شرح فراقت با که بگویم که دلم سوخته...
درعجبم عشق، چنین آتشی افروخته...
سوزدلم... یک شب از ایام به این کلبه آی...
صاحب ویرانه ی دل ، چشم به در دوخته...
---t.sh---
تنوع مطالب وبلاگ بالاست...
موضوعات مختلف به دنبال هم بیان شدن...
درست همانطور که ذهن شما در انِ واحد درگیر موضوعاتِ متناقضی است.

آخرین مطالب

پربیننده ترین مطالب

 

حین سلام آخرم... بغضی گلوگیرم نمود...

وقتی زسر تا پای من از یاد تو ردی نبود...

وجیهه ناظمی نژاد
۲۶ دی ۹۳ ، ۱۱:۲۳ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱ نظر

دیشب فکرهایم را کردم...

از خیرِ شکستنت گذشتم برو...

باتمام هستی ات گفته ای می روی.... همین برای من بس است...

میشد شکستنت را به تماشا بنشینم...

اما شکستن بنده ای که خدایی دارد ... حماقت می خواهد که من ندارم...

اعتراف می کنم... من از خدای تو ترسیدم.... 

دام را چیدم!! پرواز کن... اما یادت نرود دانه ها راهم بردم...

اینها سهم تونمی شوند!!!

وجیهه ناظمی نژاد
۲۵ دی ۹۳ ، ۱۳:۱۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

پیامبر اکرم  صلی الله علیه و آله: آن هنگام که پوشش ، سر زنی باشد ، ارزش آن از دنیا و آنچه در آن است بیشتر است . ( نورالشافی  فی الفقه الشافعی (

 می تونی با زیباییت تسخیرشون کنی....

می تونی با رفتارت مشتاقشون کنی.....

می تونی باواژه هات وابستشون کنی.....

وجیهه ناظمی نژاد
۲۴ دی ۹۳ ، ۲۳:۵۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر