سری با سودای سربند...

شاید صید صیادشدن آخردنیاباشد...من چه دلبند همان دانه ی در دام شدم...

سری با سودای سربند...

شاید صید صیادشدن آخردنیاباشد...من چه دلبند همان دانه ی در دام شدم...

سری با سودای سربند...

شرح فراقت با که بگویم که دلم سوخته...
درعجبم عشق، چنین آتشی افروخته...
سوزدلم... یک شب از ایام به این کلبه آی...
صاحب ویرانه ی دل ، چشم به در دوخته...
---t.sh---
تنوع مطالب وبلاگ بالاست...
موضوعات مختلف به دنبال هم بیان شدن...
درست همانطور که ذهن شما در انِ واحد درگیر موضوعاتِ متناقضی است.

آخرین مطالب

پربیننده ترین مطالب

۱۵ مطلب با موضوع «بی خیال زخمات یکم بخند» ثبت شده است

 

 خدای سوتی امروز دوباره رفت سر جلسه ی امتحان...

اولش که کل راهو دویدم... دیرکرده بودم شدید...

سریع شماره کلاس وصندلی رو کف دستم نوشتم و دویدم سمت راه پله ها...

رسیدم به کلاس...

اوووووووخ.... همه آقازاده ان که......

وجیهه ناظمی نژاد
۲۹ دی ۹۳ ، ۱۰:۴۷ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳ نظر

 

به نظرتون کی خوش خط تره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

وجیهه ناظمی نژاد
۲۸ دی ۹۳ ، ۱۹:۳۹ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳ نظر

 

 

نمیدونم حکمتش چیه؟؟؟؟؟

قبل امتحان ... خواب از سرو کولت بالا میره.......

باخودت می گی از امتحان برگشتم.... یه دل سیر می خوابم........

اما تا از سر امتحان برمی گردی........

انگار فاصله ی پلک هات از هم دو کیلومتره........

یه جوری بیداری انگار صدساله خوابیدی........

یکی منو توجیح کنه.......

یکی باید پاسخگو باشه؟؟؟؟؟

امروز به خودم گفتم هرطور شده اومدم می خوابم....

وجیهه ناظمی نژاد
۲۷ دی ۹۳ ، ۰۱:۰۹ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱ نظر