سری با سودای سربند...

شاید صید صیادشدن آخردنیاباشد...من چه دلبند همان دانه ی در دام شدم...

سری با سودای سربند...

شاید صید صیادشدن آخردنیاباشد...من چه دلبند همان دانه ی در دام شدم...

سری با سودای سربند...

شرح فراقت با که بگویم که دلم سوخته...
درعجبم عشق، چنین آتشی افروخته...
سوزدلم... یک شب از ایام به این کلبه آی...
صاحب ویرانه ی دل ، چشم به در دوخته...
---t.sh---
تنوع مطالب وبلاگ بالاست...
موضوعات مختلف به دنبال هم بیان شدن...
درست همانطور که ذهن شما در انِ واحد درگیر موضوعاتِ متناقضی است.

آخرین مطالب

پربیننده ترین مطالب

دهه فجر مبارک...اولین شعرانقلابی من...

دوشنبه, ۱۳ بهمن ۱۳۹۳، ۰۴:۴۸ ق.ظ

شکوه اساطیردوران کجاست؟؟

وقاری که روزی از ان تو بود

شکستندو بردند و دیگر نماند

سرودی که روی زبان تو بود

عجب رزم خصمانه ای باتوکرد

جهانی که محتاج نور تو بود

چه مکری که از ان مغرب نمود

مسیری که راه عبور توبود

تودیدی به پیکار خون وستم

چه اندازه لاله که پرپرشدند

شکوفا نگشته دل غنچه ها

پراز زخم های مکرر شدند

تودرسینه فریادطوفان شدی

پر از کوبش نبض ایمان شدی

گسستی زپا بند وابستگی

نه غربی نه شرقی تو ایران شدی

کنون خاکت امیخته با خون ما

کنون پرچم دین سرافراز شد

خمینی صفت ها فدایت شدند

که راه صعودت وطن بازشد

شدی تکیه گاه یتیمان دین

شدی مهد ایمان و ازادگی

به خمپاره هاقصدجان توشد

تو ای مظهرعشق و دلدادگی

دریغا...امیرعلمدارماپرکشید

وچشمان این سرزمین خیس شد

امیری که دردین ودنیای خود

خوداسطوره ای بودوتقدیس شد

ازان پس دگر سید اقای ماست

همانی که یک جسم ناقص شده

گمانم که این زخم دیرینه هم

زجوردوصدفتنه حادث شده

دلی خسته دارد دران سینه که

پراززخم های مکررشده

ززخم خیانت وبوی نفاق

دل رهبرمن مکدرشده

گمان می کنی چشم من بسته بود

گمان میکنی این وطن خواب شد

غروب شبانگاه هشتادوهشت

به بغض صدای که افتاب شد؟؟

رهایم کن ازبند ترس ازغروب

مرادرجهان کاراغیارنیست

من ان نان خونین نخواهم جوید

مگراین نگاهِ ظریفانه بیدارنیست!!

دراین سینه داغ هزاران شهید

وطن دشتی ازلاله ی پرپراست

خداگفته مستضعفین وارث اند

امام زمانم پیام اوراست...

وطن! گنبد سبزایمان من

وطن!جبهه وخط پروازمن

بخواهی به صدکهکشان می برد

هوا وفضا صوت اواز من

من ایرانی ام شیعه ی مرتضی

به سرشوق سربند یافاطمه

که تحریم ابم شوم شک نکن

ندارم زیک کربلا واهمه

میاید عزیزدل فاطمه....میاید عزیزدل فاطمه

۹۳/۱۱/۱۳ موافقین ۱ مخالفین ۰
وجیهه ناظمی نژاد

نظرات  (۳)

۲۰ بهمن ۹۳ ، ۱۵:۰۸ مرتضی شایان
شعر خوبی بود
پاسخ:
بله به شرطی که بعضی ها (که نمیشه گفت) تحویل بگیرن
سلام
خیلی قشنگ بودخیلی خیلی:)
"خمینی صفت هافدایت شدند"
پاسخ:
سلام به روی ماهت
مرسی عزیز
ی سوال واسم پیش اومده....
شما دهه چندی ای ک شعرت امیخته ای از احساس و خشمه؟؟؟؟
واقعا تحت تاثیر قرار گرفتم.
پاسخ:
شما لطف دارین
فکرکنم از ادرس وبلاگم بشه فهمید دهه چندی ام...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">