سری با سودای سربند...

شاید صید صیادشدن آخردنیاباشد...من چه دلبند همان دانه ی در دام شدم...

سری با سودای سربند...

شاید صید صیادشدن آخردنیاباشد...من چه دلبند همان دانه ی در دام شدم...

سری با سودای سربند...

شرح فراقت با که بگویم که دلم سوخته...
درعجبم عشق، چنین آتشی افروخته...
سوزدلم... یک شب از ایام به این کلبه آی...
صاحب ویرانه ی دل ، چشم به در دوخته...
---t.sh---
تنوع مطالب وبلاگ بالاست...
موضوعات مختلف به دنبال هم بیان شدن...
درست همانطور که ذهن شما در انِ واحد درگیر موضوعاتِ متناقضی است.

آخرین مطالب

پربیننده ترین مطالب

۱ مطلب در مرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

یک نفر،

شاید اگر یک نفراز راه بیاید کافی است...

یک نفر با بغلی معجزه باشد کافی است...

به گمانم که اگر قلب کسی

خالی از ایمان بشود می میرد؛

می شود که تکانم بدهی؟!

من ، کمی مشکوکم

وجیهه ناظمی نژاد
۱۸ مرداد ۹۵ ، ۰۳:۳۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر