سری با سودای سربند...

شاید صید صیادشدن آخردنیاباشد...من چه دلبند همان دانه ی در دام شدم...

سری با سودای سربند...

شاید صید صیادشدن آخردنیاباشد...من چه دلبند همان دانه ی در دام شدم...

سری با سودای سربند...

شرح فراقت با که بگویم که دلم سوخته...
درعجبم عشق، چنین آتشی افروخته...
سوزدلم... یک شب از ایام به این کلبه آی...
صاحب ویرانه ی دل ، چشم به در دوخته...
---t.sh---
تنوع مطالب وبلاگ بالاست...
موضوعات مختلف به دنبال هم بیان شدن...
درست همانطور که ذهن شما در انِ واحد درگیر موضوعاتِ متناقضی است.

آخرین مطالب

پربیننده ترین مطالب

خداروشکر خدا اینجوری نیست...

سه شنبه, ۱۴ بهمن ۱۳۹۳، ۱۲:۲۳ ق.ظ

به ظاهر مغرورم....بقیه می گن ...

اما هرجا غرورمو گذاشتم کنار ،خودم باشم ... بعضی ها تخیلای نابه جا کردن...

هرجا اخمامو چیدم وخندیدم رو ترش کردن...

هرجا سنگ صبور شدم به دیده ی حماقت نگام کردن...

هرجا به احترامشون سکوت کردم گذاشتن به حساب بی زبونی...

هرجا استدلال هاشونو زود قبول کردم گذاشتن به حساب ساده لوحی...

اما یکی پیدانشد بهشون بگه اگه من سکوت می کنم ... اگه می شم همونی که شما انتظارشو داری واسه خاطر اینه که برام مهم نیستی...

نه خودت برام مهمی نه فکرات برام مهمه...

ادمای خوب هم تو زندگیم بودن ... یعنی غریبه های خوب... ولی من چون الان ناراحتم یادم نمیاد...:)

حالا که ناراحتیمو گفتم به احترام خدایی که برا بدترین بندش هم ارزش قائله لبخندمی زنم شما هم یه لبخند مارو مهمون کن... 

آهان حالا شد.....

 

۹۳/۱۱/۱۴ موافقین ۲ مخالفین ۰
وجیهه ناظمی نژاد

نظرات  (۲)

سلام
آره همینطوره متاسفانه...گاهی فک میکنن خیلی دوسشون داری داری واسشون کوتامیای!ولی اینجوری نیست انقددوسشون نداری که میخوای زودبگی آره توخوبی که دیگه جلوچشمت نباشه!
۱۴ بهمن ۹۳ ، ۰۰:۴۴ انسان نیازمند
:(
پاسخ:
لطفا لبخند بزنید... 
هیچ کی دوست نداره تو فیلم زندگیش ناراحت باشه...
پس رو به دوربین خدا بگید سیب....

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">