انتخاب باتوست !!! نخ باشی یا سوزن...
آدم ها دو دسته اند... نخ های طلایی و سوزن های نقره ای
نخ وسوزن هایی که همیشه بینشان دعواست...
گاهی دعوای همیشگی نخ وسوزن ها ناخواسته یک عشقِ افسانه ای می سازد...
وآنجاست که دو انتهای نخ به هم گره می خورد ونخ برای همیشه در قلبِ سوزن باقی می ماند...
ونخ وسوزن شروع می کنند به تلاش برای باهم ماندن... برای حل مشکلات بزرگ... آنها از دل ضخیم ترین پارچه ها می گذرند وسخت ترین مشکلات را حل می کنند...
اما گاهی درمیانه ی راه ، دست تقدیر،نخ را پاره می کند وسرنخ آرام ازآغوش سوزن به زمین می افتد... حالا دیگر هم نخ تنهاست هم سوزن...
سوزن می رود ودوباره برای پیدا کردن یک نخ طلایی تلاش می کند هرچند دیگر به آن تیزی سابق نیست وطرفدارانِ کمی دارد...
نخ طلایی هم به میان مردم باز می گردد ، کنار نخ ها وسوزن های دیگر وبارها سعی می کند سوزن دلخواهش را پیدا کند اما هربار گره ای که روی تنِ نخ مانده در قلبِ سوزن جدید نمی گنجد...
حالا بگوروی نخ تو چند گره هست؟؟؟